معنی فارسی bethumping

B1

ضربه زدن یا نواختن به طور مداوم و کنایه‌دار.

The act of striking or beating rhythmically, especially in an artistic context.

example
معنی(example):

او با رنگ‌های زنده بر روی بوم می‌کوبید.

مثال:

He was bethumping the canvas with vibrant colors.

معنی(example):

رقصنده‌ها با حرکات پر انرژی به زمین می‌کوبیدند.

مثال:

The dancers were bethumping the floor with their energetic moves.

معنی فارسی کلمه bethumping

: معنی bethumping به فارسی

ضربه زدن یا نواختن به طور مداوم و کنایه‌دار.