معنی فارسی betided
B1ماضی از فعل به معنای اتفاق افتادن یا پیش آمدن.
Past tense of betide; occurred or happened.
- verb
verb
معنی(verb):
To happen unto; to befall.
معنی(verb):
To happen; to take place; to bechance or befall.
example
معنی(example):
او جایزه را دریافت کرد، زیرا استعدادش آینده روشنی برایش به ارمغان آورد.
مثال:
She received the award, as her talent betided her a bright future.
معنی(example):
آنچه بر ما گذشته است، باید به آن سازگار شویم.
مثال:
What has betided us, we must adapt to.
معنی فارسی کلمه betided
:
ماضی از فعل به معنای اتفاق افتادن یا پیش آمدن.
