معنی فارسی betroths

B2

نامزد کردن یا عقد کردن، به معنای توافقی برای ازدواج است که معمولاً با مراسم خاصی همراه است.

To enter into a formal agreement to marry; to promise to marry someone.

verb
معنی(verb):

To promise to give in marriage.

مثال:

He betrothed his daughter to a distant relative.

معنی(verb):

To promise to take (as a future spouse); to plight one's troth to.

example
معنی(example):

این زوج در یک مراسم سنتی به یکدیگر نامزدی می‌کنند.

مثال:

The couple betroths themselves in a traditional ceremony.

معنی(example):

در زمان‌های قدیم، خانواده‌ها فرزندان خود را برای اتحادهای سیاسی نامزد می‌کردند.

مثال:

In olden times, families would betroth their children for political alliances.

معنی فارسی کلمه betroths

: معنی betroths به فارسی

نامزد کردن یا عقد کردن، به معنای توافقی برای ازدواج است که معمولاً با مراسم خاصی همراه است.