معنی فارسی betuckered
B1بتاکردن به معنای بسیار خسته یا فرسوده شدن است.
Betuckered means to be extremely tired or worn out.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پس از پیادهروی طولانی، کاملاً خسته شدم.
مثال:
After the long hike, I felt completely betuckered.
معنی(example):
او بعد از کار کردن تمام آخر هفته خسته شده بود.
مثال:
He was betuckered after working all weekend.
معنی فارسی کلمه betuckered
:
بتاکردن به معنای بسیار خسته یا فرسوده شدن است.