معنی فارسی beyond price

B1

غیرقابل قیمت، به معنای اینکه چیزی به قدری ارزشمند است که نمی‌توان قیمت تعیین کرد.

So valuable that it cannot be assigned a price.

example
معنی(example):

خاطراتی که با هم ساختیم، غیرقابل قیمت‌گذاری است.

مثال:

The memories we made together are beyond price.

معنی(example):

عشق و حمایت او غیرقابل قیمت‌گذاری است.

مثال:

Her love and support are beyond price.

معنی فارسی کلمه beyond price

: معنی beyond price به فارسی

غیرقابل قیمت، به معنای اینکه چیزی به قدری ارزشمند است که نمی‌توان قیمت تعیین کرد.