معنی فارسی bezazzes
B1درخششها، نشانههایی از جذابیت یا شور و شوق در رویدادها.
Plural form of bezazz, referring to multiple instances of sparkly or flashy qualities.
- NOUN
example
معنی(example):
درخششهای آتشبازی آسمان را روشن کرد.
مثال:
The bezazzes of the fireworks lit up the sky.
معنی(example):
ما بسیاری از درخششها را در طول جشن دیدیم.
مثال:
We saw many bezazzes during the festival.
معنی فارسی کلمه bezazzes
:
درخششها، نشانههایی از جذابیت یا شور و شوق در رویدادها.