معنی فارسی bezils

B1

جمع bezil، اشیاء خاص و قابل جمع‌آوری.

The plural form of bezil, referring to collectible items.

example
معنی(example):

bezilهای موجود در مجموعه حیرت‌انگیز بودند.

مثال:

The bezils in the collection were stunning.

معنی(example):

او bezilها را در نمایشگاه به نمایش گذاشت.

مثال:

She showcased the bezils at the exhibition.

معنی فارسی کلمه bezils

: معنی bezils به فارسی

جمع bezil، اشیاء خاص و قابل جمع‌آوری.