معنی فارسی bezzled
B2بیزلیده به معنای سرقت یا سوءاستفاده از وجوه است که در زمینه حسابداری و مالی رخ میدهد.
Past tense of bezzle; refers to having stolen or misappropriated funds.
- VERB
example
معنی(example):
پس از اینکه او دستگیر شد، مشخص شد که میلیونها دلار دزدیده است.
مثال:
After he was caught, he was found to have bezzled millions.
معنی(example):
حسابدار به خاطر دزدیدن وجوه از حسابها اخراج شد.
مثال:
The accountant was fired for having bezzled funds from the accounts.
معنی فارسی کلمه bezzled
:
بیزلیده به معنای سرقت یا سوءاستفاده از وجوه است که در زمینه حسابداری و مالی رخ میدهد.