معنی فارسی bhajia
B1نوعی غذای سرخشده هندی که معمولاً از آرد و سیبزمینی تهیه میشود.
A type of Indian deep-fried snack made usually from flour and potatoes.
- noun
noun
معنی(noun):
Any of various Indian dishes of fried vegetables
example
معنی(example):
او عاشق خوردن باجی در روزهای بارانی است.
مثال:
She loves to eat bhajia on rainy days.
معنی(example):
ما در آشپزخانه باجی درست کردیم.
مثال:
We made bhajia together in the kitchen.
معنی فارسی کلمه bhajia
:
نوعی غذای سرخشده هندی که معمولاً از آرد و سیبزمینی تهیه میشود.