معنی فارسی bhikku

B1

بیککو به یک نسخه فردی از بیکخوس اشاره دارد، به‌ویژه در برخی متون و مکاتب بودایی.

Bhikku refers to an individual monk, especially in certain Buddhist texts and traditions.

example
معنی(example):

بیککو درباره تجربیات خود در صومعه صحبت کرد.

مثال:

The bhikku spoke about his experiences in the monastery.

معنی(example):

یک بیککو اغلب در تمرینات مدیتیشن مشغول است.

مثال:

A bhikku often engages in meditation practices.

معنی فارسی کلمه bhikku

: معنی bhikku به فارسی

بیککو به یک نسخه فردی از بیکخوس اشاره دارد، به‌ویژه در برخی متون و مکاتب بودایی.