معنی فارسی bho
B1بهو، زبانى است که در نواحى شمال شرق هند گویش میشود و به فرهنگ و تاریخ محلی وابسته است.
A language spoken in northeastern India, reflecting the cultural heritage of the region.
- NOUN
example
معنی(example):
بهو زبانی است که در قسمتهای شمال شرقی هند صحبت میشود.
مثال:
Bho is a language spoken in parts of northeastern India.
معنی(example):
بسیاری از جوامع در این منطقه به زبان بهو ارتباط برقرار میکنند.
مثال:
Many communities in the region communicate using Bho.
معنی فارسی کلمه bho
:
بهو، زبانى است که در نواحى شمال شرق هند گویش میشود و به فرهنگ و تاریخ محلی وابسته است.