معنی فارسی bhumij

B1

بومیج به گروهی از مردم در هند گفته می‌شود که به عنوان کشاورز یا زراعتکار شناخته می‌شوند.

An ethnic group in India primarily engaged in agriculture.

example
معنی(example):

خانواده بومیج دارای سنت‌های منحصر به فرد خود هستند.

مثال:

The bhumij community has its own unique traditions.

معنی(example):

در برخی جشنواره‌ها، مردم بومیج رقص‌های سنتی انجام می‌دهند.

مثال:

In certain festivals, bhumij people perform traditional dances.

معنی فارسی کلمه bhumij

: معنی bhumij به فارسی

بومیج به گروهی از مردم در هند گفته می‌شود که به عنوان کشاورز یا زراعتکار شناخته می‌شوند.