معنی فارسی bhutani
B1مربوط به بوتان یا مردم آن، فرهنگی متمایز دارند.
Relating to Bhutan or its people.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مردم بوتانی به خاطر فرهنگ غنی خود شناخته شدهاند.
مثال:
The Bhutani people are known for their rich culture.
معنی(example):
غذای بوتانی شامل غذاهای منحصر به فردی است که با مواد اولیه محلی تهیه میشود.
مثال:
Bhutani cuisine includes unique dishes made with local ingredients.
معنی فارسی کلمه bhutani
:
مربوط به بوتان یا مردم آن، فرهنگی متمایز دارند.