معنی فارسی biannually
B1به معنای انجام یک فعالیت دو بار در سال.
Occurring twice a year.
- ADVERB
example
معنی(example):
ما هر شش ماه یکبار برای بررسی پروژه ملاقات می کنیم.
مثال:
We meet biannually for our project review.
معنی(example):
شرکت گزارش خود را هر شش ماه یکبار منتشر میکند.
مثال:
The company publishes its report biannually.
معنی فارسی کلمه biannually
:
به معنای انجام یک فعالیت دو بار در سال.