معنی فارسی bibbed
B1بیب کردن به معنای پوشاندن یا پوشش دادن بخشی از بدن یا یک شیء در جهت محافظت از آن.
To cover something with a bib, often to protect from mess.
- verb
verb
معنی(verb):
To dress (somebody) in a bib.
معنی(verb):
To drink heartily; to tipple.
معنی(verb):
To beep (e.g. a car horn).
example
معنی(example):
او نوزاد را بیب کرد تا از ریختن غذا جلوگیری کند.
مثال:
He bibbed the baby to prevent spills.
معنی(example):
هنرمند کارش را بیب کرد تا در حین نقاشی تمیز بماند.
مثال:
The artist bibbed his work to keep it clean while painting.
معنی فارسی کلمه bibbed
:
بیب کردن به معنای پوشاندن یا پوشش دادن بخشی از بدن یا یک شیء در جهت محافظت از آن.