معنی فارسی bibless
B1بدون پیشبند یا در شرایطی که پیشبند وجود ندارد.
Without a bib; often used to describe a state where the protective garment is not worn.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او بدون پیشبند به پیک نیک رفت.
مثال:
He went bibless to the picnic.
معنی(example):
سرآشپز ترجیح میدهد بدون پیشبند بپزد تا راحتتر باشد.
مثال:
The chef prefers to cook bibless for convenience.
معنی فارسی کلمه bibless
:
بدون پیشبند یا در شرایطی که پیشبند وجود ندارد.