معنی فارسی biblicistic

B1

نسبت به تفسیری سخت از آموزه‌های کتاب مقدس.

Of or relating to a strict interpretation of the Bible.

example
معنی(example):

رویکرد کتاب مقدسی‌اش به اخلاق شناخته‌شده است.

مثال:

His biblicistic approach to ethics is well-known.

معنی(example):

او دیدگاه کتاب مقدسی نسبت به مسائل اخلاقی اتخاذ می‌کند.

مثال:

She adopts a biblicistic view on moral issues.

معنی فارسی کلمه biblicistic

: معنی biblicistic به فارسی

نسبت به تفسیری سخت از آموزه‌های کتاب مقدس.