معنی فارسی bichromate
B1بیکرومات، نمک یا استر اسید کرومیک که بهعنوان معرف شیمیایی استفاده میشود.
A salt or ester of bichromic acid, often used as a reagent in chemical reactions.
- NOUN
example
معنی(example):
بیکرومات در برخی واکنشهای شیمیایی استفاده میشود.
مثال:
Bichromate is used in some chemical reactions.
معنی(example):
آزمایشگاه مقداری بیکرومات برای آزمایشها داشت.
مثال:
The laboratory had a supply of bichromate for experiments.
معنی فارسی کلمه bichromate
:
بیکرومات، نمک یا استر اسید کرومیک که بهعنوان معرف شیمیایی استفاده میشود.