معنی فارسی bickern

B1

بگومگوکردن، اشاره به نوعی بحث و جدل در موضوعاتی که به طور معمول بی‌اهمیت هستند.

To argue about trivial matters.

example
معنی(example):

واژه 'bickern' به نوع خاصی از بحث اشاره دارد.

مثال:

The term 'bickern' refers to a specific type of argument.

معنی(example):

در ادبیات، بگومگو کردن معمولاً نماد مباحثات بی‌اهمیت است.

مثال:

In literature, to bickern often symbolizes petty squabbles.

معنی فارسی کلمه bickern

: معنی bickern به فارسی

بگومگوکردن، اشاره به نوعی بحث و جدل در موضوعاتی که به طور معمول بی‌اهمیت هستند.