معنی فارسی bicolligate
B1بیکولاتیک، عمل یا فرایند اتصال یا پیوند چیزی به دو طرف.
To connect or join two elements on both sides.
- VERB
example
معنی(example):
بیکولاتیک به معنی اتصال دو چیز از هر دو طرف است.
مثال:
To bicolligate means to connect two things on both sides.
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند لولهها را برای جریان بهتر بیکولاتیک کنند.
مثال:
They decided to bicolligate the pipes for better flow.
معنی فارسی کلمه bicolligate
:
بیکولاتیک، عمل یا فرایند اتصال یا پیوند چیزی به دو طرف.