معنی فارسی bicornuate
B1بیکورن، به معنای وجود دو بخش یا شاخ در یک ساختار.
Having two horns or projections; often used in medical contexts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رحم بیکرن میتواند بر بارداری تأثیر بگذارد.
مثال:
The bicornuate uterus can affect pregnancy.
معنی(example):
او درباره اشکال بیکرن در کلاس زیستشناسی خود یاد گرفت.
مثال:
She learned about bicornuate forms in her biology class.
معنی فارسی کلمه bicornuate
:
بیکورن، به معنای وجود دو بخش یا شاخ در یک ساختار.