معنی فارسی bidential

B1

بایدنتال، مرتبط با یا توصیف کننده دو نقطه یا دو طرف در یک سیستم فیزیکی یا شیمیایی.

Relating to or involving two opposing sides or aspects in scientific contexts.

example
معنی(example):

نیروهای بایدنتال در درس فیزیک مورد بحث قرار گرفتند.

مثال:

Bidential forces were discussed in the physics lecture.

معنی(example):

درک خواص بایدنتال برای مطالعه مواد ضروری است.

مثال:

Understanding bidential properties is essential for studying materials.

معنی فارسی کلمه bidential

: معنی bidential به فارسی

بایدنتال، مرتبط با یا توصیف کننده دو نقطه یا دو طرف در یک سیستم فیزیکی یا شیمیایی.