معنی فارسی bidonvilles
B1منطقهای با ساخت و ساز غیررسمی، معمولاً متشکل از کلبهها و خانههای غیرمجاز که در آن فقر و مشکلات اجتماعی فراوان است.
A shanty town or slum, often built from scrap materials and lacking basic services.
- NOUN
example
معنی(example):
بیدونویلها معمولاً با شرایط زندگی نامناسب مشخص میشوند.
مثال:
Bidonvilles are often characterized by poor living conditions.
معنی(example):
بسیاری از دولتها در تلاشند تا زیرساختها را در بیدونویلها بهبود بخشند.
مثال:
Many governments are working to improve the infrastructure in bidonvilles.
معنی فارسی کلمه bidonvilles
:
منطقهای با ساخت و ساز غیررسمی، معمولاً متشکل از کلبهها و خانههای غیرمجاز که در آن فقر و مشکلات اجتماعی فراوان است.