معنی فارسی bielby
B2دارای خاصیت عموماً ملایم و دوستانه.
Having a gentle, friendly manner.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
هنرمند رویکرد بسیار بیلبی به کارش داشت.
مثال:
The artist had a very bielby approach to her work.
معنی(example):
طبیعت بیلبی او را در میان کودکان محبوب کرد.
مثال:
His bielby nature made him popular among children.
معنی فارسی کلمه bielby
:
دارای خاصیت عموماً ملایم و دوستانه.