معنی فارسی bielded

B1

تحت‌پناه دادن به کسی یا چیزی.

To provide refuge or shelter.

example
معنی(example):

آنها از شرایط سخت آب و هوایی پناه گرفتند.

مثال:

They bielded from the harsh weather.

معنی(example):

او فرزندانش را از شب سرد پناه داد.

مثال:

She bielded her children from the cold night.

معنی فارسی کلمه bielded

: معنی bielded به فارسی

تحت‌پناه دادن به کسی یا چیزی.