معنی فارسی bif

B1

بیف، اصطلاح عامیانه برای توصیف فردی که رفتار غیرعادی دارد.

A colloquial term often used to describe a quirky or odd person.

example
معنی(example):

او از بیف برای اشاره به کسی که کمی عجیب است استفاده می‌کند.

مثال:

She uses bif to refer to someone who is a bit strange.

معنی(example):

در گروه، گاهی اوقات برای تفریح به او بیف می‌گوییم.

مثال:

In the group, we sometimes call him bif for fun.

معنی فارسی کلمه bif

: معنی bif به فارسی

بیف، اصطلاح عامیانه برای توصیف فردی که رفتار غیرعادی دارد.