معنی فارسی bifariously
B1به صورت دوگانی، به شیوهای که شامل دو جنبه باشد.
In a manner that involves two different aspects.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور دوگانه به پروژه کمک کرد.
مثال:
She bifariously contributed to the project.
معنی(example):
این ایده به طور دوگانه توسط مخاطبان تفسیر شد.
مثال:
The idea was bifariously interpreted by the audience.
معنی فارسی کلمه bifariously
:
به صورت دوگانی، به شیوهای که شامل دو جنبه باشد.