معنی فارسی bifid

B2

بیفید، به ساختاری اشاره دارد که به دو بخش تقسیم شده است، مانند زبان بیفید که در بعضی افراد دیده می‌شود.

Divided into two parts; often used in biological contexts to describe certain anatomical features.

adjective
معنی(adjective):

Cleft; divided into two lobes.

example
معنی(example):

یک ساختار بیفید می‌تواند دو شاخه یا تقسیم داشته باشد.

مثال:

A bifid structure can have two forks or divisions.

معنی(example):

شرایط زبان بیفید معمولاً به درمان گفتاری نیاز دارد.

مثال:

The bifid tongue condition often requires speech therapy.

معنی فارسی کلمه bifid

: معنی bifid به فارسی

بیفید، به ساختاری اشاره دارد که به دو بخش تقسیم شده است، مانند زبان بیفید که در بعضی افراد دیده می‌شود.