معنی فارسی big toe
A1انگشت بزرگ پا، انگشت اول در پا، که نقش مهمی در تعادل و راه رفتن ایفا می‌کند.
The first and largest digit of the foot, commonly used to balance while walking.
- noun
noun
معنی(noun):
The largest of the toes of a human and some other animals.
example
معنی(example):
انگشت بزرگ پا به ما کمک می‌کند تا تعادل خود را حفظ کنیم.
مثال:
The big toe helps us maintain our balance.
معنی(example):
او انگشت بزرگ پایش را به اثاثه شکسته است.
مثال:
He stubbed his big toe on the furniture.
معنی فارسی کلمه big toe
:
انگشت بزرگ پا، انگشت اول در پا، که نقش مهمی در تعادل و راه رفتن ایفا می‌کند.
