معنی فارسی bihourly
B1هر دو ساعت یک بار، به معنای وقوع یا انجام فعالیتی بهصورت دورهای هر دو ساعت.
Occurring every two hours.
- ADVERB
example
معنی(example):
اتوبوس هر دو ساعت یک بار حرکت میکند و برنامهریزی سفر را آسان میکند.
مثال:
The bus runs bihourly, making it easy to plan your trip.
معنی(example):
جلسات هر دو ساعت یکبار برنامهریزی شدند تا همه موضوعات پوشش داده شود.
مثال:
Meetings were scheduled bihourly to cover all topics.
معنی فارسی کلمه bihourly
:
هر دو ساعت یک بار، به معنای وقوع یا انجام فعالیتی بهصورت دورهای هر دو ساعت.