معنی فارسی bilateralness

B1

دو جانبه بودن، صفت یا ویژگی مربوط به دو جانبه بودن.

The quality of being bilateral.

example
معنی(example):

دو جانبه بودن پیمان از سوی بسیاری مورد تحسین قرار گرفت.

مثال:

The bilateralness of the treaty was praised by many.

معنی(example):

نظرات او بر دو جانبه بودن تلاش‌های دیپلماتیک تأکید کردند.

مثال:

Her comments highlighted the bilateralness of diplomatic efforts.

معنی فارسی کلمه bilateralness

: معنی bilateralness به فارسی

دو جانبه بودن، صفت یا ویژگی مربوط به دو جانبه بودن.