معنی فارسی billholder
B1نگهدارنده صورتحساب، ابزاری برای نگهداری و مرتبسازی فاکتورها و مدارک مالی.
A device or folder used to organize and hold bills or invoices.
- NOUN
example
معنی(example):
او از یک نگهدارنده صورتحساب برای منظم نگه داشتن فاکتورها استفاده کرد.
مثال:
She used a billholder to keep her invoices organized.
معنی(example):
یک نگهدارنده صورتحساب میتواند به شما کمک کند که اسناد مهم را گم نکنید.
مثال:
A billholder can help you not to lose important documents.
معنی فارسی کلمه billholder
:
نگهدارنده صورتحساب، ابزاری برای نگهداری و مرتبسازی فاکتورها و مدارک مالی.