معنی فارسی bilobed
B1دو لobeی به شکلی اشاره دارد که در آن یک ساختار به دو بخش تقسیم شده است.
Describing a structure that is divided into two lobes.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Having two lobes.
example
معنی(example):
برگ دو لobeی به این معنی است که دارای دو لobe است.
مثال:
The leaf is bilobed, meaning it has two lobes.
معنی(example):
ساختمانهای دو لobeی در علم گیاهشناسی شایع هستند.
مثال:
Bilobed structures are common in botany.
معنی فارسی کلمه bilobed
:
دو لobeی به شکلی اشاره دارد که در آن یک ساختار به دو بخش تقسیم شده است.