معنی فارسی bimanually
B1به صورت بیمانوئل، به انجام کاری با استفاده از هر دو دست به طور همزمان اشاره دارد.
In a manner that involves the simultaneous use of both hands.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به صورت بیمانوئل کار کرد تا پروژه را سریعتر تمام کند.
مثال:
He worked bimanually to finish the project faster.
معنی(example):
بسیاری از کارها به کارگری با مهارت بیمانوئل نیاز دارند.
مثال:
Many tasks require a bimanually skilled worker.
معنی فارسی کلمه bimanually
:
به صورت بیمانوئل، به انجام کاری با استفاده از هر دو دست به طور همزمان اشاره دارد.