معنی فارسی bimbette

B1

بیمبت، برای توصیف زنی استفاده می‌شود که به ظاهرش اهمیت می‌دهد و معمولاً دارای خصوصیات سخیف و کم‌عمق است.

A superficial young woman who is considered to be attractive but not intelligent.

noun
معنی(noun):

A bimbo; a foolish, ditzy woman.

example
معنی(example):

این فیلم دارای یک بیامت بود که بیشتر بر روی ظاهرش از هوش خود تمرکز کرده بود.

مثال:

The movie featured a bimbette who was more focused on her looks than her intellect.

معنی(example):

او مانند یک بیامت رفتار می‌کرد، همیشه می‌خندید و جلوه‌گری می‌کرد.

مثال:

She acted like a bimbette, always giggling and flirting.

معنی فارسی کلمه bimbette

: معنی bimbette به فارسی

بیمبت، برای توصیف زنی استفاده می‌شود که به ظاهرش اهمیت می‌دهد و معمولاً دارای خصوصیات سخیف و کم‌عمق است.