معنی فارسی bimillennia
B1جمع بیهزار سال، به معنای دورههای دو هزار ساله در تاریخ.
Multiple periods of two thousand years.
- NOUN
example
معنی(example):
بیهزار سالها میتوانند با تغییرات قابل توجهی مشخص شوند.
مثال:
Bimillennia can be marked by significant changes.
معنی(example):
تحول جامعه در طول بیهزار سالها جالب است.
مثال:
The evolution of society over bimillennia is fascinating.
معنی فارسی کلمه bimillennia
:
جمع بیهزار سال، به معنای دورههای دو هزار ساله در تاریخ.