معنی فارسی bimucronate
B1بیموکورناته به حالتی اطلاق میشود که دارای دو برجستگی یا نقاط است.
Having two horn-like projections or points.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این گیاه دارای برگهای دوتایی و منحصر به فرد است.
مثال:
The plant has bimucronate leaves that are unique.
معنی(example):
ویژگیهای دوتایی اغلب در گیاهان گرمسیری یافت میشود.
مثال:
Bimucronate features are often found in tropical vegetation.
معنی فارسی کلمه bimucronate
:
بیموکورناته به حالتی اطلاق میشود که دارای دو برجستگی یا نقاط است.