معنی فارسی bindable
B1قابل بستن به معنای این است که میتوان آن را به هم متصل یا جمع کرد.
Capable of being bound or organized together.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این سند قابل بستن است، به این معنی که میتوانید به راحتی آن را در یک پوشه قرار دهید.
مثال:
This document is bindable, meaning you can easily put it into a binder.
معنی(example):
یادداشتهای او به خوبی سازماندهی شده و قابل بستن برای مراجعههای آینده بودند.
مثال:
Her notes were neatly organized and bindable for future reference.
معنی فارسی کلمه bindable
:
قابل بستن به معنای این است که میتوان آن را به هم متصل یا جمع کرد.