معنی فارسی binderies
B2محلهایی که در آنها کتابها ساخته و صحافی میشوند.
Places where books are made and bound.
- noun
noun
معنی(noun):
A workshop or factory where books are bound.
example
معنی(example):
کارخانههای صحافی در شهر کتابهای با کیفیت بالا تولید میکنند.
مثال:
The binderies in the city produce high-quality books.
معنی(example):
بسیاری از کارخانهها خدمات صحافی سفارشی ارائه میدهند.
مثال:
Many binderies offer custom binding services.
معنی فارسی کلمه binderies
:
محلهایی که در آنها کتابها ساخته و صحافی میشوند.