معنی فارسی binocles
B1بینوکِلها نوعی وسیله بینایی هستند که در مقایسه با عینکهای معمولی، دو عدسی دارند.
Eyeglasses or optical instruments that utilize two lenses to enhance vision.
- NOUN
example
معنی(example):
دانشمند قبل از مشاهده ستارهها، بینوکِلهایش را تنظیم کرد.
مثال:
The scientist adjusted his binocles before observing the stars.
معنی(example):
او در حالی که در پارک پرندهنگری میکرد، بینوکِلهایش را به چشم داشت.
مثال:
She wore her binocles while birdwatching in the park.
معنی فارسی کلمه binocles
:
بینوکِلها نوعی وسیله بینایی هستند که در مقایسه با عینکهای معمولی، دو عدسی دارند.