معنی فارسی bioaccumulate
B1تجمع مواد شیمیایی در بدن موجودات زنده به مرور زمان.
To accumulate substances, such as toxic chemicals, in living organisms over time.
- verb
verb
معنی(verb):
(often of a toxin) To accumulate in a biological system over time.
example
معنی(example):
برخی مواد شیمیایی می‌توانند در بدن موجودات زنده تجمع یابند.
مثال:
Certain chemicals can bioaccumulate in the bodies of living organisms.
معنی(example):
ماهی‌ها می‌توانند سموم را از آب آلوده تجمع دهند.
مثال:
Fish can bioaccumulate toxins from polluted water.
معنی فارسی کلمه bioaccumulate
:
تجمع مواد شیمیایی در بدن موجودات زنده به مرور زمان.
