معنی فارسی biochemic
B1مربوط به علم بیوشیمی و فرایندهای شیمیایی در سیستمهای زنده.
Relating to biochemistry and the chemical processes in living systems.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تحلیل بیوشیمیایی بینشهای جدیدی دربارهٔ عملکرد سلولی را افشا کرد.
مثال:
The biochemic analysis revealed new insights into cellular function.
معنی(example):
چندین مسیر بیوشیمیایی در متابولیسم دخالت دارند.
مثال:
Several biochemic pathways are involved in metabolism.
معنی فارسی کلمه biochemic
:
مربوط به علم بیوشیمی و فرایندهای شیمیایی در سیستمهای زنده.