معنی فارسی biographically
B1بهطور مربوط به نوشتههایی که در مورد زندگی و تاریخ شخصی نوشته میشود.
In a manner pertaining to a biography.
- ADVERB
example
معنی(example):
او بهطور بیوگرافی تاریخ خانوادهاش را در طی نسلها دنبال کرد.
مثال:
She biographically traced her family's history through the generations.
معنی(example):
این مستند بهطور بیوگرافی زندگی یک هنرمند معروف را پوشش داد.
مثال:
The documentary biographically covered the life of a famous artist.
معنی فارسی کلمه biographically
:
بهطور مربوط به نوشتههایی که در مورد زندگی و تاریخ شخصی نوشته میشود.