معنی فارسی biologism

C2

باور به اینکه رفتارها و ویژگی‌های انسان‌ها به طور عمده تحت تأثیر عوامل بیولوژیکی قرار دارد.

The theory that biology primarily determines human behavior and traits.

noun
معنی(noun):

The use or emphasis of biological principles or methods in explaining human, especially social, behavior.

example
معنی(example):

بیولوژیسم بر جنبه‌های بیولوژیکی زندگی انسان تأکید می‌کند.

مثال:

Biologism emphasizes the biological aspects of human life.

معنی(example):

منتقدان استدلال می‌کنند که بیولوژیسم تأثیرات فرهنگی را نادیده می‌گیرد.

مثال:

Critics argue that biologism overlooks cultural influences.

معنی فارسی کلمه biologism

: معنی biologism به فارسی

باور به اینکه رفتارها و ویژگی‌های انسان‌ها به طور عمده تحت تأثیر عوامل بیولوژیکی قرار دارد.