معنی فارسی biophysiological
C1مرتبط با تاثیرات و تغییرات فیزیولوژیکی در موجودات زنده.
Referring to the physiological processes and changes occurring in biological organisms.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تغییرات زیست‌فیزیولوژیکی می‌تواند بر توانایی سازگاری یک موجود زنده تأثیر بگذارد.
مثال:
Biophysiological changes can affect an organism's ability to adapt.
معنی(example):
مطالعه‌ی پاسخ‌های زیست‌فیزیولوژیکی در پزشکی اهمیت دارد.
مثال:
The study of biophysiological responses is important in medicine.
معنی فارسی کلمه biophysiological
:
مرتبط با تاثیرات و تغییرات فیزیولوژیکی در موجودات زنده.
