معنی فارسی bioscopies
B1جمع بیوسکوپی، فرآیندها یا روشهای مشاهده نهادهای زیستی.
Plural of bioscopy; procedures or techniques of observing biological entities.
- OTHER
example
معنی(example):
چندین بیوسکوپی برای ماه آینده برنامهریزی شده است.
مثال:
Several bioscopies are scheduled for next month.
معنی(example):
بیوسکوپیهای انجام شده دادههای ارزشمندی برای تحقیق فراهم کردند.
مثال:
The bioscopies conducted provided valuable data for the research.
معنی فارسی کلمه bioscopies
:
جمع بیوسکوپی، فرآیندها یا روشهای مشاهده نهادهای زیستی.