معنی فارسی biosynthetically
B2به شکلی که به تولید مواد از طریق فرایندهای بیوسنتتیک اشاره دارد.
In a manner relating to the biosynthesis of compounds.
- ADVERB
example
معنی(example):
ترکیب به صورت بیوسنتتیک با استفاده از باکتریها تولید شد.
مثال:
The compound was produced biosynthetically using bacteria.
معنی(example):
بسیاری از داروها به صورت بیوسنتتیک توسعه مییابند.
مثال:
Many pharmaceuticals are developed biosynthetically.
معنی فارسی کلمه biosynthetically
:
به شکلی که به تولید مواد از طریق فرایندهای بیوسنتتیک اشاره دارد.