معنی فارسی bipinnatisect
B1تقسیم به دو بخش یا لایه با استفاده از شیوهای ویژه، معمولاً در فناوری یا علوم زیستی مورد استفاده قرار میگیرد.
To divide something into two pinate sections or lobes.
- VERB
example
معنی(example):
پس از مشاهده، ما به راحتی میتوانستیم برگ را به قسمتهای کوچکتر تقسیم کنیم.
مثال:
After observing, we could easily bipinnatisect the leaf into smaller sections.
معنی(example):
برای مطالعه بهتر نمونه، تصمیم به تقسیم آن به صورت دوپینات گرفتیم.
مثال:
To better study the specimen, we decided to bipinnatisect it.
معنی فارسی کلمه bipinnatisect
:
تقسیم به دو بخش یا لایه با استفاده از شیوهای ویژه، معمولاً در فناوری یا علوم زیستی مورد استفاده قرار میگیرد.