معنی فارسی bipunctate
B1بایپانکت، به معنای داشتن دو نقطه یا نشانه، معمولاً در بافتشناسی گیاهی یا جانوری استفاده میشود.
Having two points or spots.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دانشمند الگوهای دو نقطهای را روی برگها مشاهده کرد.
مثال:
The scientist observed the bipunctate patterns on the leaves.
معنی(example):
در زیستشناسی، ساختار دو نقطهای معمولاً نشاندهنده یک ویژگی ژنتیکی خاص است.
مثال:
In biology, a bipunctate structure often indicates a specific genetic trait.
معنی فارسی کلمه bipunctate
:
بایپانکت، به معنای داشتن دو نقطه یا نشانه، معمولاً در بافتشناسی گیاهی یا جانوری استفاده میشود.