معنی فارسی biradiate

B1

دارای دو شعاع که از نقطه مرکز گسترش می‌یابد.

Describing something with two radiating points or features.

example
معنی(example):

گل بی‌راژیت دارای گلبرگ‌هایی است که از دو نقطه پخش می‌شوند.

مثال:

The biradiate flower has petals that spread from two points.

معنی(example):

طراحی دارای شکلی بی‌راژیال است.

مثال:

The design features a biradiate shape.

معنی فارسی کلمه biradiate

: معنی biradiate به فارسی

دارای دو شعاع که از نقطه مرکز گسترش می‌یابد.